خامسیان، معاون ارتباطات دفتر معاون اول رئیس جمهور در یادداشتی که در خبرگزاری مهر منتشر شده نوشته است:
*ماجرای دانشجوی دانشگاه علوم و تحقیقات میتوانست تبدیل به یک بحران از نوع مهسا امینی برای کشور شود. اما با تدبیر صورت گرفته از سوی دولت و مأموریت معاون اول رئیسجمهور به رئیس دفتر خود برای پیگیری جدی حادثه پیش آمده، ایشان هم تا نیمههای شب آن روز با تماس با نهادهای مختلف و ارائه راهکار کارشناسانه مبتنی بر راهبرد دولت، مانع از تبدیل این حادثه به حادثه تلخی از جنس مهسا امینی برای کشور شد. البته مطمئناً زمینههای روانشناختی این حادثه باید مورد بررسی جدی قرار بگیرد.
*بعد از حوادث ناگوار سال ۱۴۰۱، استان سیستان و بلوچستان کانون رخدادهای امنیتی شد. برخی تقابلهای غیر ضروری در این استان و مواضع امام جماعت مسجد مکی زاهدان شرایط پیچیدهای را برای کشور رقم زد. با روی کار آمدن دولت چهاردهم و با انتصاب استاندار بومی برای این استان که برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی رخ داد، شاهد همراهی معناداری از سوی جناب آقای عبدالحمید بودیم که در ادامه با حضور ایشان در مراسم معارفه استاندار و نیز همراهی با رئیسجمهور در جریان سفر به استان سیستان و بلوچستان، زمینهای فراهم شد تا چالشی که به نوعی استخوان لای زخم باقی مانده بود و میتوانست خیلی زودتر از این حل شود، با راهبرد وفاق ملی مبتنی بر امنیت ملی حل شد. به این ترتیب چالشی که میتوانست تداوم آن چالش جدی برای نظام حکمرانی کشور ایجاد کند با هوشمندی حل و فصل شد.
ذکر دو نکته کوتاه و مختصر لازم است:
یک: البته که بعضی یادآوریها تلخ است اما به جناب خامسیان باید متذکر شد که متاسفانه آقای پزشکیان کسی بودند که بعد از مشخص شدن علت درگذشت مهسا امینی در شهریور 401، آن ادعای غلط (مهسا امینی را کتک زدند و جنازه تحویل دادند!) را در تلویزیون مطرح کردند و تاسف بارتر اینکه عذرخواهی هم نکردند. در فتنه زن زندگی آزادی هم رسانههای اصلاح طلب نقش برجستهای در ریختن بنزین روی آتش و طرفگیری از آشوبگران داشتند؛ بعضا در حکم بازوی رسانهای جریان اغتشاشگر ایفای نقش میکردند.
دو: درباره آقای عبدالحمید هم باید به دور از هیاهوی رسانهای منتظر اقدامات عملی وی بود. حجم مواضع غلط و تنشزای وی در دوسال گذشته امری نیست که با ذوق زدگی فراموش شود.ر