تاریخ انتشار: سه شنبه, 29 آذر 1401 ساعت 00:15

نگاهی به تحولات کنونی «اردن»؛ سد دفاعی محور غرب

با توجه به پیروزی‌های بزرگ محور مقاومت علیه اسرائیل که دیگر به میزانی قدرتمند شده است که یک گروه مقاومت به تنهایی جلوی اسرائیل می‌ایستد تا فرار و خروج آمریکا از منطقه که مراحل پایانی آن نزدیک می‌شود. تا طرح جدید ایران و بازوی مقاومت آن برای پاکسازی کردستان عراق و بعد سوریه و از همه مهمتر مهار عربستان که بزودی رقم می‌خورد، دشمنان تمدنی ایران و محور مقاومت را به یقین رسانده که دیگر شکست آنها حتمی خواهد بود و با اتمام مراحل کامل عملیات محور مقاومت و اخراج آمریکا از منطقه عراق و شام دیگر نقش اردن در حفاظت از اسرائیل کاملا بی‌اثر خواهد بود و اسرائیل مغلوب اصلی یک جنگ بزرگ با ایران خواهد شد و بعد از آن دیگر کل منطقه شام بدست محور مقاومت خواهد افتاد.

آخرین نیوز - میلاد رضایی؛ کشور پادشاهی‌ اردن همواره به عنوان یک کمربند ایمنی و سد دفاعی جهت محافظت از دولت اسرائیل ساخته شده است.

https://akharinnews.com/images/1401/09/19/photo_2022-12-18_20-02-36.jpg

همانگونه که در نقشه می‌بینید این کشور محافظ اصلی اسرائیل در مقابل کشورهای اسلامی است.

مادر ملک عبدالله پادشاه کنونی اردن (آنتونیت گاردنر) بود که در کشور اردن با نام مستعار شاهزاده مونا الحسین شناخته می‌شود.

او دختر یک افسر انگلیسی بود که در جریان فیلمبرداری فیلم «لورنس عربستان» که بخش‌هایی از آن در کشور اردن فیلمبرداری شده، با ملک حسین آشنا و ازدواج کردند.

نحوه به قدرت رسیدن پادشاه کنونی یعنی ملک عبدالله هم کاملا توسط انگلیسی‌ها برنامه‌ریزی شد.

در آخرین سال زندگی ملک حسین پادشاه سابق اردن و در هنگامی که ملک حسین با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد، شاهزاده حسن برادر ملک حسین که سال‌های زیادی مقام ولیعهدی اردن را در اختیار داشت در ژانویه سال 1999 میلادی از سمتش بركنار و عبدالله دوم به جای وی منصوب گشت.

خیلی اتفاقی! دو هفته بعد ملک حسین هم فوت کرد و عبدالله دوم به پادشاهی رسید.

عبدالله دوم تمام مدت دوره نوجوانی و جوانی خود را در غرب گذراند و در کنار دروس آکادمیک به مقام سرهنگی و جانشین فرمانده‌ی سواره نظام سلطنتی انگلستان که یک هنگ زرهی است، رسید.

شایعات قوی مطرح است که خانم گاردنر که مادربزرگ عبدالله دوم محسوب می‌شود از طرف مادری یهودی بوده است.

از زمان ملک حسین دشمنی اردن با ایران زبانزد بود و ملک عبدالله دوم شاه کنونی اولین کسی بود که واژه هلال شیعی و خطر آن را مطرح کرد.

در واقع مطالب فوق بدین جهت مطرح شد که مخاطب گرامی با فضای پیوند شدید شاه و کشور اردن با غرب و خصوصا اسرائیل و دشمنی و کینه عجیب پادشاه نسبت به ایرانیان و شیعیان آشنا شود.

اردن کلیددار مسجد الاقصی است و در واقع در بین اعراب متحد اصلی اسرائیل شناخته می‌شود.

در سال‌های گذشته این کشور به علت نداشتن منابع طبیعی و منابع درآمدی خاص می‌بایست بارها شاهد فروپاشی اقتصادی و اجتماعی بوده باشد اما همواره توسط آمریکا و نوچه‌هایش تامین مالی شد و حتی در زمانی که پروژه بهار عربی آمریکا جهت فروپاشی سیاسی کشورهای عربی در منطقه خاورمیانه رخ داد این کشور کوچکترین اعتراضی را به صورت جدی تجربه نکرد و حتی به عنوان یکی از کانون‌های اصلی بحران سوریه نیز، رهبری و همکاری خود را با تکفیری‌های مخالف دولت سوریه در سطح بالایی انجام داد.

کاملا مشخص است اغتشاشات امروز در اردن براساس اِلِمان‌های سلاح اجتماعی جوکرها فعالیت می‌کند که به سرعت به سطح بالایی از خشونت رسیده است.

فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی آن خصوصا اینستاگرام که تحت کنترل دولت آمریکا است، نقش اصلی هدایت اتفاقات را برعهده دارند و اتفاقا روش اجرایی پروژه جوکرها در این کشور در بین سایر کشورهایی که مورد حمله این سلاح اجتماعی قرار گرفته‌اند، بیشترین شباهت را با ایران دارد.

اما یک پرسش بزرگ مطرح است که چرا آمریکا دست به چنین کاری زده است؟

کشور حامی اصلی اسرائیل که سازمان امنیت و اطلاعات آن به عنوان یکی از بزرگترین شکارچیان فرماندهان محور مقاومت شناخته شده است چرا باید مورد حمله آمریکا قرار بگیرد؟

اردن آخرین امید غرب و آمریکا جهت برهم زدن پروژه اتصال ابرکریدور تهران-دمشق به قاره آفریقا و تسلط کامل ایران بر منطقه شام است.

در حالت عادی با هیچ نتیجه‌گیری معمولی نمی‌شود این اتفاقات را توجیه کرد، اما اگر در یک پازل بزرگتر به این اتفاقات نگاهی بیاندازیم خیلی از این ابهامات برطرف خواهد شد.

پیشاپیش یادآور می‌شوم که کارایی یک سلاح اجتماعی صرفا ایجاد هزینه و تلفات به کشور هدف است و ربطی به تغییر سیستم و حاکمیت و انقلاب و... ندارد و کارفرمای این سلاح بعدا با توجه به میزان خسارت وارد شده از فعال سازی این سلاح و سلاح‌های مشابه طرح‌های خود را ادامه می‌دهد.

پس ممکن است کل این حوادث اردن فقط یک پروژه آزمایش سلاح اجتماعی جوکرها در یک جامعه عربی با تم قبیله‌ای خاص باشد تا حاکمیت اردن با رفع عیوب و مبارزه با مخالفان خود یک ایمنی آتی نسبت به این نوع تحرکات اجتماعی مانند اعتراضات مردمی بدست بیاورد.

اما بررسی رفتار حاکمیت نشان می‌دهد که نیروهای حاکمیت اردن و دستگاه اطلاعاتی این کشور خود مجری بخش بزرگی از تحرکات اولیه است.

چندین بار پیش آمده است که وقتی مردم عادی به رفتار ناهنجار گروهی از افراد معترض همراه شک کردند، ناگهان اين لباس شخصی‌ها از جمعیت جدا شده و به پاسگاه‌ پلیس پناه بردند.

حتی در کمال تعجب این کشور از ابتدای برخورد با ناآرامی‌ها، بجای بکارگیری پلیس ضد شورش، ارتش این کشور وارد عمل شد که تنها در مدت سه روز کار به استفاده از نفربر و تانک هم رسید.

همه این دلایل و ده‌ها مورد دیگر نشان می‌دهد این یک برنامه با همکاری حاکمیت یا به طور دقیق‌تر بخش پرقدرتی از درون حاکمیت اردن هست که به پادشاهی این کشور متصل می‌شود.

نکته عجیب دیگر، انتشار اسناد ساختگی خاص از رسانه‌های اردن است که در آن اعلام می‌شود طراح اصلی این اتفاقات داخلی اردن که به انقلاب مردم اردن معروف شده، نیروهای ایرانی هستند و مجری این عملیات هم گروه‌های مقاومت فلسطین هستند.

بر هیچ کس پوشیده نیست که فعالیت گروه‌های مقاومت فقط در مقابل اسرائیل تعریف می‌شود و آنها استعداد درگیر شدن توأمان در دو کشور را ندارند.

در واقع ما با یک توطئه بزرگ و بسیار پیچیده روبرو هستیم که قرار است علیه محور مقاومت پیاده شود که حوادث کنونی (تاکید می‌کنم حوادث کنونی) منطقه از درگیری‌های جمهوری جعلی باکو تا جفتک پراکنی‌های جدید اردوغان همگی بخش‌های مختلف این پروژه هستند و قسمت مرکزی این پروژه جبهه اردن خواهد بود.

با توجه به پیروزی‌های بزرگ محور مقاومت علیه اسرائیل که دیگر به میزانی قدرتمند شده است که یک گروه مقاومت به تنهایی جلوی اسرائیل می‌ایستد تا فرار و خروج آمریکا از منطقه که مراحل پایانی آن نزدیک می‌شود. تا طرح جدید ایران و بازوی مقاومت آن برای پاکسازی کردستان عراق و بعد سوریه و از همه مهمتر مهار عربستان که بزودی رقم می‌خورد، دشمنان تمدنی ایران و محور مقاومت را به یقین رسانده که دیگر شکست آنها حتمی خواهد بود و با اتمام مراحل کامل عملیات محور مقاومت و اخراج آمریکا از منطقه عراق و شام دیگر نقش اردن در حفاظت از اسرائیل کاملا بی‌اثر خواهد بود و اسرائیل مغلوب اصلی یک جنگ بزرگ با ایران خواهد شد و بعد از آن دیگر کل منطقه شام بدست محور مقاومت خواهد افتاد.

نقش حمایتی قوی کشورهای چین و روسیه و هم پیمانان ایران در محور شرق را نباید نادیده گرفت که به بلوک غرب نشان می‌دهد جبهه جدید مبارزه از منطقه غرب آسیا خارج و به شمال آفریقا و شرق اروپا وارد می‌شود.

این اتفاقات شاید برای برخی دور از ذهن باشد اما تحلیلگران غربی در صورت عدم تغییر فضای موجود آن را با درصد بالایی پایان یافته می‌پندارند. در این میان این همه بحران‌ها، اغتشاشات اردن یعنی کمک بزرگی به دشمنان اسرائیل برای نابودی وی، مگر اینکه شانس خود را با نقشه بزرگتری که در آن اردن را به قمار می‌گذارند، وجود داشته باشد.

حداقل مزیت کنونی آمریکا از اجرای این پروژه ایجاد‌ بهانه ورود نیروهای نظامی اروپایی به اسرائیل و حتی اردن خواهد بود.

همانطور که در گذشته عرض کردم آمریکا به دنبال ایجاد سلسله اغتشاشات و ناامنی جهانی است تا سرمایه و مغزهای جهان مجبور شوند برای نجات خود به این کشور مهاجرت کنند.

در روزهای آتی با مشاهده میزان خشونت و مدت زمان این اتفاقات می‌شود به صورت دقیق‌تر به تحلیل این مسائل بپردازیم، اما بنده فکر می کنم این اتفاقات شروع ایجاد یک جبهه هماهنگ علیه ایران هست که هدف آن اشغال سوریه و مصر میباشد.

تصور کنید یک شبه جنگ داخلی در اردن روی بدهد و بعد از آن مسولیت آن به گردن محور مقاومت و ایران بیاندازند رسانه‌ها هم در تسلط غرب است. بعد اعلام می‌شود تروریست‌ها از سوریه، فلسطین اشغالی و مصر وارد اردن شده‌اند.

شاید آن زمان پادشاه اردن فریاد سر دهد (پروردگارا! ابتدا انتقام سپس آتش جهنم)

توجه کنید ممکن است چندین بار اردن آرام و بعد دوباره شلوغ شود و در زمان نیاز، آغاز پروژه کلید بخورد. (إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُدورِ)

پایان بخش اول

320 نمایش

نظر دادن