صادق زیباکلام می گوید: قطع برنامه زنده نخستين اخطار به احمدی نژاد بود.
این کارشناس مسائل سیاسی قطع سخنان احمدی نژاد در تلویزیون را چنین تحلیل می کند : قطع برنامه زنده آقاي رييس جمهور بدون آنكه حتي خودش هم در جريان باشد مبين آن است كه مخالفين اصولگراي ايشان به تدريج كاسه صبر و تحملشان در قبال وي دارد لبريز ميشود.
وی می افزاید: شايد بتوان گفت كه آن اقدام در حقيقت به مثابه نوعي اخطار به آقاي احمدينژاد بود كه اصولگرايان ديگر بيش از اين حاضر به تحمل رفتارهاي وي نيستند.وضع نامطلوب اقتصادي كشور به كنار، تورم لجامگسيخته به كنار، عدم ارائه بودجه براي سال آينده به كنار، اصرار آقاي احمدي نژاد براي سه الي چهار برابر كردن يارانه ها به كنار، نداشتن هيچ طرح و برنامه مشخص اقتصادي به كنار، در افتادن وي با رهبران ساير قوا خود حكايت ديگري است.
زیباکلام معتقد است: در حالي كه رهبران ساير قوا از وي كمتر مقصر بودند، لكن اظهار خشوع و خضوع كردند در حالي كه آقاي احمدينژاد كه در به وجود آوردن مرافعه بيشتر از آنان سهم داشت، معذلك كمترين خضوع و خشوع را حاضر شد بكند.
وی اضافه کرد: واقعيت آن است كه مشكلات اصولگرايان با احمدينژاد يكي، دوتا نيست. برخوردها و رفتارهايش به كنار، مديريتش به كنار، اصرار وي مبني بر نامزدي آقاي رحيممشايي همچون پاشيدن فلفل نمك بر روي زخم اصولگرايان است. او نه تنها يك تنه اصولگرايان را به چالش كشيده بلكه به نظر ميرسد چندان اساسي آنان را جدي نميگيرد.
این استاد دانشگاه، ادامه می دهد: به عنوان مثال، دو سه بار در انتهاي سخنرانياش به مناسبت سالگرد انقلاب شعار «زنده باد بهار» را ميدهد و وقتي كه با اعتراض اصولگرايان روبهرو ميشود، خيلي خونسرد و با لبخند ميگويد كه مرادش از شعار «زنده باد بهار»، دعاي ظهور حضرت وليعصر(عج) بوده و مقصود ديگري نداشته و تعجب ميكند كه چرا اصولگرايان از آن شعار ناراحت شده اند.
وی تصریح می کند: قطع برنامه زنده وي را بايد نخستين زنهار، هشدار و اخطار جدي اصولگرايان به وي تلقي كرد. آنان با آن اقدام خواستند اين پيام را به وي برسانند كه صبر و تحمل آنان حد و اندازه دارد و احمدينژاد دارد به سرعت به نقطه پاياني آن صبر و تحمل نزديك ميشود و اي بسا شايد از آن نقطه عبور هم كرده است. آينده نشان خواهد داد كه آيا احمدينژاد اين اخطار را جدي تلقي خواهد كرد يا نه؟ چرا كه يكي از ويژگيهاي ايشان غيرقابل پيشگويي بودن و خودداري از جسارت و شهامتي كمنظير است. دشوار است اگر خواسته باشيم پيشبيني كنيم كه آيا او اخطار پريشب را جدي خواهد گرفت يا نه؟
آيا جسارت و شهامت وي بر محافظه كاري و دغدغه اش تيره خواهد شد يا نه؟ آنچه مسلم است، احمدي نژاد در اين هفت سال و اندي نشان داده كه بيدي نيست كه به آساني و در جريان نخستين وزش بادها به لرزه درآيد.
این کارشناس مسائل سیاسی قطع سخنان احمدی نژاد در تلویزیون را چنین تحلیل می کند : قطع برنامه زنده آقاي رييس جمهور بدون آنكه حتي خودش هم در جريان باشد مبين آن است كه مخالفين اصولگراي ايشان به تدريج كاسه صبر و تحملشان در قبال وي دارد لبريز ميشود.
وی می افزاید: شايد بتوان گفت كه آن اقدام در حقيقت به مثابه نوعي اخطار به آقاي احمدينژاد بود كه اصولگرايان ديگر بيش از اين حاضر به تحمل رفتارهاي وي نيستند.وضع نامطلوب اقتصادي كشور به كنار، تورم لجامگسيخته به كنار، عدم ارائه بودجه براي سال آينده به كنار، اصرار آقاي احمدي نژاد براي سه الي چهار برابر كردن يارانه ها به كنار، نداشتن هيچ طرح و برنامه مشخص اقتصادي به كنار، در افتادن وي با رهبران ساير قوا خود حكايت ديگري است.
زیباکلام معتقد است: در حالي كه رهبران ساير قوا از وي كمتر مقصر بودند، لكن اظهار خشوع و خضوع كردند در حالي كه آقاي احمدينژاد كه در به وجود آوردن مرافعه بيشتر از آنان سهم داشت، معذلك كمترين خضوع و خشوع را حاضر شد بكند.
وی اضافه کرد: واقعيت آن است كه مشكلات اصولگرايان با احمدينژاد يكي، دوتا نيست. برخوردها و رفتارهايش به كنار، مديريتش به كنار، اصرار وي مبني بر نامزدي آقاي رحيممشايي همچون پاشيدن فلفل نمك بر روي زخم اصولگرايان است. او نه تنها يك تنه اصولگرايان را به چالش كشيده بلكه به نظر ميرسد چندان اساسي آنان را جدي نميگيرد.
این استاد دانشگاه، ادامه می دهد: به عنوان مثال، دو سه بار در انتهاي سخنرانياش به مناسبت سالگرد انقلاب شعار «زنده باد بهار» را ميدهد و وقتي كه با اعتراض اصولگرايان روبهرو ميشود، خيلي خونسرد و با لبخند ميگويد كه مرادش از شعار «زنده باد بهار»، دعاي ظهور حضرت وليعصر(عج) بوده و مقصود ديگري نداشته و تعجب ميكند كه چرا اصولگرايان از آن شعار ناراحت شده اند.
وی تصریح می کند: قطع برنامه زنده وي را بايد نخستين زنهار، هشدار و اخطار جدي اصولگرايان به وي تلقي كرد. آنان با آن اقدام خواستند اين پيام را به وي برسانند كه صبر و تحمل آنان حد و اندازه دارد و احمدينژاد دارد به سرعت به نقطه پاياني آن صبر و تحمل نزديك ميشود و اي بسا شايد از آن نقطه عبور هم كرده است. آينده نشان خواهد داد كه آيا احمدينژاد اين اخطار را جدي تلقي خواهد كرد يا نه؟ چرا كه يكي از ويژگيهاي ايشان غيرقابل پيشگويي بودن و خودداري از جسارت و شهامتي كمنظير است. دشوار است اگر خواسته باشيم پيشبيني كنيم كه آيا او اخطار پريشب را جدي خواهد گرفت يا نه؟
آيا جسارت و شهامت وي بر محافظه كاري و دغدغه اش تيره خواهد شد يا نه؟ آنچه مسلم است، احمدي نژاد در اين هفت سال و اندي نشان داده كه بيدي نيست كه به آساني و در جريان نخستين وزش بادها به لرزه درآيد.