تاریخ انتشار: چهارشنبه, 16 شهریور 1401 ساعت 09:23

چرا روحانی به «خودزنی» افتاده است؟

قصه‌ای که این بار حسن روحانی روایت کرده، از قضا مملو از تکه‌هایی ا‌ست که می‌تواند علیه خود روحانی و دولتش مورد استفاده قرار بگیرد.

روزنامه جوان نوشت: تیم رسانه‌ای حسن روحانی، با‌توجـــه به استعدادشان در وارونه‌نمایی از اتفاقات، فرافکنی‌های متعدد و شانه خالی کردن از بار مسئولیت، عملیات رسانه‌ای در تخریب منتقدان و مخالفان دولت نشان داده که کار خود را –گرچه با درنوردیدن مرز‌های اخلاق- خوب بلد هستند. روحانی هم البته هیاهوی رسانه را خوب می‌شناسد و بلد است چگونه از نردبان آن بالا برود و البته که اینها، اگر نبود یقیناً طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰، رئیس‌جمهور ایران نام دیگری داشت. این مقدمه و صحه گذاشتن بر کاربلدی تیم رسانه‌ای روحانی از آن رو بیان شد تا بگوییم چه خلاف انتظار است که این تیم در انتشار سخنانی از روحانی در یک جمع خصوصی که گویا قرار بوده مصاحبه باشد، اما به تریبونی یک طرفه تبدیل شده، بیراهه رفته و متوجه نتیجه عکس ماجرا نشده است. بسیاری از محتوای منتشر شده اخیر، ظرفیت خوبی را برای نقد روحانی و دولتش فراهم می‌کند! شاید هم تحت فشار افکارعمومی و برای دفاع از خود، تدبیر رسانه‌ای را از خاطر برده‌اند.

قصه‌ای که این بار حسن روحانی روایت کرده، از قضا مملو از تکه‌هایی ا‌ست که می‌تواند علیه خود روحانی و دولتش مورد استفاده قرار بگیرد. ضمن آنکه این سخنان بخشی از کتابی است که بنا بر توضیح خود نویسندگان کتاب، قرار بوده «گزارشی تحقیقی درباره اثرات تحریم‌ها بر اقتصاد ایران» باشد، اما نه تحقیقی برایش انجام شده و نه مستندی برای آن آورده‌اند و نه اساساً امکان راستی‌آزمایی آن‌ها وجود دارد. نقل‌های روحانی از مقامات ایرانی یا پوتین و ترامپ چگونه راستی آزمایی شود؟ از این رو، آنچه منتشر شده، بیشتر بازتاب یک محفل دورهمی برای ثبت تاریخ شفاهی در افکار عمومی را می‌ماند، آن هم به پوپولیستی‌ترین شکل ممکن. شوخی‌های خنکی هم روایت شده تا مخاطب با روحانی احساس صمیمیت کند، اما آن قدر از طنز دور است که برای دلیل خندیدن اطرافیان که به قول نویسنده «در سالن پیچیده است» چیزی جز ترس یا تملق به ذهن نمی‌رسد. «رئیس‌جمهور وارد سالن جلسه می‌شود. می‌گوید: صبحکم الله بالخیر. با صدای بلند می‌خندد و با کنایه می‌گوید: البته الان که صبح نیست، ولی برای اون‌هایی که بعداً این جلسه رو می‌نویسن گفتم. صدای خنده در سالن پیچیده است.»

عنوان کتاب هم «بدون دود و آتش و خون» است و عنوان بخشی که منعکس‌کننده سخنان روحانی است، «ببخش و فراموش نکن»؛ تا همه چیز، حتی در عنوان، بیشتر و بیشتر شبیه رمان‌های عامه‌پسندی شود که عشق و شور تین‌ایجری را در فضای رؤیایی و تخیلی به تصویر می‌کشند. شاهزاده‌ای با اسب سفید رؤیا‌ها آمده است!

روحانی علیه قانون
زمان جلسه، مصادف با ثبت‌نام کاندیدا‌های انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ است و روحانی در میانه بحث دیگران در مرور اخبار انتخابات می‌گوید: «به نظرم آقای جهرمی هم می‌توانست ثبت نام کند. کار شورای نگهبان در رد صلاحیت او با قید اینکه سن و سالش دو ماه کم است، غیرقانونی است.» یعنی روحانی شرط سنی قانونی برای کاندیدا را قبول ندارد و معتقد است شورای نگهبان هم نباید قبول داشته باشد؟ فقط، چون کاندیدای مدنظر او و دولتش به خاطر این امر احتمال ردصلاحیتش بوده است؟! از سویی، آذری جهرمی که اصلاً ثبت‌نام نکرد تا در باب دلیل رد صلاحیتش صحبت شود.

شگفتی از شگفتی!
در متن کتاب پیرامون فایل صوتی منتشر شده از ظریف در آن ایام که نکاتی غریب و نادرست پیرامون حضور نظامی ایران در منطقه داشت، آمده که «همه اعضای جلسه همچنان در شگفت‌اند که چطور مصاحبه غیرمحرمانه این قدر حواشی رقم زده‌است.» باید از شگفتی این اعضای جلسه شگفت‌زده شد که چطور نمی‌دانستند گفتن آن سخنان از سوی ظریف و تخطئه حضور میدانی ایران در منطقه آن هم با نام بردن از حاج قاسم سلیمانی می‌تواند کلی واکنش و جنجال و حاشیه بیافریند! البته که می‌دانستند و هم از این رو بود که حسام‌الدین آشنا به خاطر لو رفتن این فایل صوتی از مرکز استراتژیک ریاست جمهوری کنار گذاشته شد، اما امان از تغافل و...!

کتابی علیه روحانی
در بخش دیگری از کتاب، این جملات روحانی قابل توجه است: «فکر کنم تا روز‌های پایانی دولت میزان مرگ و میر ناشی از کرونا به زیر ۵۰ نفر برسد.» حال که یک سال از پایان عمر دولت می‌گذرد و همه دیدند در روز پایانی دولت، بیش از ۴۰۰ کشته از کرونا داشتیم و این پیش‌بینی روحانی محقق نشده و بسیار از واقعیت دور بوده، چرا این پیش‌بینی منتشر شده است؟! عجیب است؛ انگار قصد تخریب رئیس‌جمهور سابق در میان بوده است! این هم البته از شگفتی‌های حسن روحانی است که صرف نقل جملات خودش، می‌تواند تخریب او باشد!

و باز به خرج رهبر!
موضوع جلسه به جنگ اقتصادی می‌رسد و روحانی می‌گوید: «وقتی ترامپ جنگ اقتصادی را شروع کرد، عده‌ای از وزرا پیشنهاد کردند که استعفای دسته‌جمعی بدهیم. می‌گفتند در این وضعیت باید کسانی با تمام اختیارات بیایند و دولت را بگیرند وگرنه شرایط برای اداره کشور مساعد نیست. به من گفتند برو با رهبری صحبت کن. گفتم این رفتار را نامردی می‌دانم. وقتی ما برویم، رهبری تنها می‌شود.»

عجبا که ضربه را امریکا و رئیس‌جمهورش زده‌اند، اما دولتمردان روحانی می‌خواسته‌اند ضربه متقابل را به جای امریکا بر ایران بزنند؛ استعفای دسته جمعی دولت؟! این سخنان هم خودزنی غریبی است و شاید هیچ منتقدی نمی‌توانست بدین خوبی بی مسئولیتی، وابستگی و انفعال دولت روحانی را به تصویر بکشد. آن هم دولتی که بیشترین اختیار را در سیاست خارجه داشت.

روحانی حتی جایی دیگر می‌گوید: «یکی از وزرای دولت یازدهم پیش من آمد و گفت من آدم جنگ نیستم. اگر شما می‌خواهید بجنگید من نیستم و از دولت رفت.» از سویی این ادعا‌ها درباره دلسوزی برای تنهایی رهبر، به آن رئیس دولت که بار‌ها مقابل مواضع رهبری ایستاد، نمی‌آید. از این منظر هم طنز تلخی علیه خود دارد. از قضا بسیاری از مردم انقلابی علاقه‌مند بودند روحانی عبای رهبری را که برای توجیه کارش بدان آویخته بود، ر‌ها کند و خودش باشد، اما او در عین موضع‌گیری علیه بیانات رهبری، ولایت ولایت هم از دهانش نمی‌افتاد!

اصرار بر خودزنی با بوی بنزین
«به من خبر دادند خبرگزاری فارس اعلام کرده که آخر هفته قرار است بنزین گران شود. مردم به خیابان ریختند، صف تشکیل شد، پمپ بنزین آتش زدند. درحالی که در آن مقطع اصلاً قصد این کار را نداشتیم. با این حال گفتم که برای چند ماه آینده را هم لغو کنید.»

این خودزنی هم جالب است. اول اینکه نشان می‌دهد قصد گرانی بنزین بوده و لغو شده است و دوم اینکه دولت از آن خبرگزاری شکایت کرد و آن رسانه تبرئه شد و انتشار این سخنان باعث شد خبرگزاری فارس در مقام دفاع از خود، این موارد را و تبرئه‌اش در دادگاه را یادآوری کند تا دانسته شود که دروغ نگفته بود. شاید هم رئیس‌جمهور خبر نداشته و قرار بود صبح جمعه مطلع شود! از طرفی بعد‌ها هم که بنزین گران شد، آشوب‌های آبان ۹۸ رخ داد و شلوغی‌ها ربطی به خبر خبرگزاری ندارد و مربوط به اصل موضوع است. صحبت در مورد گرانی بنزین چیزی جز یادآوری بی کفایتی دولت در آن امر ندارد و با این حساب، چرا باید این بی کفایتی را یادآوری می‌کردند؟

تقلا برای توجیه یک دیدار انجام نشده!
روحانی خیلی گل‌درشت تلاش می‌کند خودش را مهم جلو دهد: «وقتی اعلام کردیم که من به نیویورک می‌روم، اعضای ۵ بعلاوه یک هم آمدند. مرکل که کمتر به نیویورک سفر می‌کرد، آمد. جانسون درحالی که وسط درگیری‌های داخلی سیاسی بود، سریعاً به نیویورک آمد و وزرای خارجی چین و روسیه هم در نیویورک حاضر بودند.» حتی وزیران خارجه را هم‌سطح خودش در جایگاه ریاست جمهوری می‌کند! جداً که بند بند این سخنان خودزنی است.

بعد به موضوع احتمال دیدارش با ترامپ می‌پردازد و باز هم خودزنی: «ترامپ تأکید داشت که اول باید خبر دیدار را اعلام کنیم و بعد دیدار انجام شود. نگران بودم که خبر دیدار را منتشر کند و بعد بازی را به هم بزند. ما می‌گفتیم که اول دیدار انجام شود و بعد خبرش منتشر شود و خلاصه کار به جایی رسید که گفتند دیدار انجام شود و وسط جلسه، خبرش هم اعلام شود. اما پیش از جلسه باز هم تیم ما به گفتگو و مشورت مشغول شدند و در نهایت به این جمع‌بندی رسیدیم که با ترامپ امکان گفت‌وگوی برابر و صادقانه وجود ندارد.»

روحانی از چه می‌ترسیده که نمی‌خواسته خبر دیدار از قبل منتشر شود؟ محرمانه بازی جلوی چشم مردم؟! جالب آنکه تازه بعد از این کش و قوس‌ها تیم مربوطه تشکیل جلسه می‌دهند و جمع‌بندی می‌کنند که ترامپ صادق نیست، یعنی قبلش متوجه نشده بودند!

جالب آنکه روحانی می‌گوید: «اگر جای ترامپ، اوباما رئیس‌جمهور بود، قطعاً به آن جلسه می‌رفتم.» و گویا متوجه نیستند که زمان گفتن این جملات، دیگر ترامپ رئیس‌جمهور نیست و جو بایدن هم‌حزبی اوباما رئیس‌جمهور امریکاست، اما مشکل خروج امریکا از برجام حل نشده است!

بر سخنان روحانی بیشتر هم می‌توان نقد نوشت، سخنانی که این بار بیش از هر کسی دیگر، خود روحانی را تخریب می‌کند. واقعیت، اما این است که قصه جدید او مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفت و رمان عامه پسندش را کسی جز اهل رسانه و سیاست نخواند. مردم خیلی وقت است حوصله او را ندارند...

425 نمایش

نظر دادن